به گزارش ایکنا از قزوین، آیتالله عبدالکریم عابدینی، نماینده ولیفقیه در استان قزوین، در جلسه تفسیر قرآن کریم و در شرح آیاتی از سوره مدثر، گفت: خداوند در آیه ۳۸ سوره مدثر فرمود «كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ»، خداوند در این آیه فرموده هر کس در گرو اعمال خویش است، این گونه نیست که بدهکار باشد و بعد بدهکاری خود را بپردازد، بلکه خودش گرو استو همه وجودش بدهکار خداست، مثل بردههایی که در زمان قدیم خودشان گرو بودند.
وی ادامه داد: خداوند در آیه ۳۹ سوره مدثر میفرماید « إِلَّا أَصْحَابَ الْيَمِينِ»، یعنی یک گروه را مجزا میکند، خدای متعال در این آیه میفرماید آنهایی که با یمن و برکت زندگی میکنند حسابشان جداست. یمین از یُمن میآید، یمن به معنای خیر و برکت است، اهل بیت(ع) و قرآن معدن برکت هستند، دین، ایمان، معرفت، توحید، نماز و روزه همه از مصداقهای برکت هستند.
امام جمعه قزوین بیان کرد: خدا در آیه ۴۰ سوره مدثر میفرماید «فِی جَنَّاتٍ يَتَسَاءَلُونَ»، یعنی اصحاب یمین که در باغهای بهشت هستند از مجرمین یعنی اصحاب شمال که در مقابل آنها هستند سؤال میپرسند. اصحاب یمین از اصحاب شمال سؤال میکنند، خداوند در آیه ۴۱ و ۴۲ سوره مدثر میفرماید «عَنِ الْمُجْرِمِينَ، مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ»، یعنی اصحاب یمین از اصحاب شمال میپرسند چرا کار شما به جهنم کشید؟
وی اظهار کرد: پاسخ اصحاب شمال یا همان مجرمین خیلی مهم است، خداوند در آیه ۴۳ سوره مدثر میفرماید «قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ»، یعنی مجرمین میگویند ما از نمازگزاران نبوديم، البته این پاسخ خیلی ابتدایی است و این آیه میخواهد مفهوم بالاتری را به ما برساند. «لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ» یعنی ما جزو اقامهکنندگان نماز نبودیم، در رأس اقامهکنندگان نماز انبیاء و ائمه(ع) بوده که نمونه بارز «أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلَاةَ وَ آتَيْتَ الزَّكَاةَ» بودند.
نماینده ولی فقیه در استان قزوین تصریح کرد: بنابراین مجرمین میگویند ما در دنیا اقامهکننده نماز نبوده و با اقامهکنندگان نماز هم نبودیم و مقابل آنها قرار گرفتیم، باید بدانیم همه اعمال ما مثل صفر است، اگر اقامه نماز پشت کارهای ما نباشد مثل صفر بدون عدد است که ارزشی ندارد.
وی خاطرنشان کرد: خداوند در آیه ۴۴ سوره مدثر فرمود «وَلَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ»، این اطعام ندادن به مسکین یک موقع کمک نکردن به فقر است، یک موقع هم مصداق مسکین ائمه(ع) هستند و پیروی از آنها و یاری دادن به آنها معنای مسکین است، این دو معنا با هم منافاتی ندارند. خداوند در آیه ۴۵ سوره مدثر میفرماید «وَكُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِينَ»، یعنی با آدمهای نااهل غرق میشدیم، آدمهای نااهل در حیله، نیرنگ، شیطنت، ظلم، فساد و دنیاطلبی غرق بودند، ما هم رفتیم با آنها غرق در بدی شدیم.
عابدینی گفت: در آیه ۴۶ سوره مدثر نیز آمده «وَكُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ»، یعنی یومالدین را تکذیب میکردیم، در برخی روایات آمده مصداق یومالدین ظهور منجی عالم بشریت است، یعنی آنهایی که منکر ظهور هستند. اصحاب شمال میگویند ما آیات مربوط به ظهور را قبول نداشتیم و هر چه هم برایمان از روایات میگفتند به خرج ما نمیرفت، همچنین تکذیب یومالدین یعنی روز قیامت را انکار میکردیم، این دو معنا هم با هم منافات ندارند.
وی بیان کرد: خداوند در آیه ۴۷ سوره مدثر فرمود «حَتَّى أَتَانَا الْيَقِينُ»، یعنی این تکذیب یومالدین تا موقعی که مرگ ما رسید ادامه داشت، در این آیه منظور از یقین مرگ است، کلمه یقین چندین جا در قرآن آمده است، در آیه ۹۹ سوره حجر هم آمده پروردگارت را پرستش كن تا اينكه مرگ تو فرا رسد. در سوره حجر گفته شده آنقدر عبادت کن تا به یقین نائل شوی، یعنی اگر آدم عبادت کند و عبادتش با معرفت باشد، این به مرور زمان تبدیل به یقین میشود، همین که قرآن را با معرفت میخوانیم یعنی کمکم یقین میکنیم که محال است این قرآن غیرخدایی باشد.
این مفسر قرآن اظهار کرد: اگر قرآن خواندن ما این گونه باشد که ترجمه و تفسیر قرآن را یاد بگیریم، یا معانی و تفسیر کلمات نماز را بفهمیم، اینها یک مرحله از کمال است اما اگر ما در این مرحله بمانیم ضرر کردهایم و باید از اینجا به مرحله ارتباط معنوی و قلبی با نماز، قرآن، عبادت و بندگی برسیم، آن موقع میتوانیم لذت قرآن و نماز را بچشیم.
وی خاطرنشان کرد: خداوند در آیه ۲ سوره انفال میفرماید مؤمنان همان كسانى هستند كه چون خدا ياد شود دلهايشان بترسد و چون آيات بر آنان خوانده شود بر ايمانشان بيفزايد و بر پروردگار خود توكل مىكنند، خداوند در این آیه میفرماید آن کسی که دلش به لرزه درمیآید با خدا عاشقی خواهد کرد، بنابراین اگر ما عباداتمان را با معرفت انجام دهیم یقین در وجود انسان طلوع میکند.
این مسئول ادامه داد: بنابراین یک موقع مصداق یقین در مقوله ظن، شک و گمان است، یک موقع هم مصداق یقین، مرگ است، معنای حقیقی یقین همین مصداق اول است، برای اینکه یقین به معنای این است که شک، ظن، وهم و خیال نداریم. البته در روایات تأویلی ظهور امام زمان(عج) را هم از مصداقهای یقین شمردهاند، بنابراین اولین، مهمترین و جدیترین معنای یقین همان یقین به معنای شک نداشتن است، مصداق دیگر یقین همان مرگ است، مصداق دیگر آن نیز ظهور امام زمان(عج) است، این مصداقها منافاتی با هم ندارند و همه میتوانند با هم جمع شوند.
امام جمعه قزوین اظهار کرد: در ادامه سوره مدثر خداوند در آیه ۴۸ میفرماید «فَمَا تَنْفَعُهُمْ شَفَاعَةُ الشَّافِعِينَ»، یعنی این آدمها با این پرونده مشکلدار مشمول شفاعتِ شفاعتکنندگان نمیشوند. یک موقع هست که آدم خودش کارهایش را پیش میبرد، یک موقع هم کم میآورد و یک کسی میآید میگوید من دستت را میگیرم و کمکت میکنم، اینها شفاعتکنندگان هستند، حداقل ۱۲ مورد شفاعتکننده وجود دارد، قرآن، امیرالمؤمنین(ع)، پیامبران و رسول اکرم (ص)، علما و دانشمندان، شهدا و کارهای خوب ما جزو شفاعتکنندگان هستند.
وی خاطرنشان کرد: شفاعت از شفع میآید، شفع در مقابل وتر است، شفع و وتر در نماز شب هم هست، شفع به معنای جفت است، اگر بخواهیم در قیامت شفیع داشته باشیم باید یک ربطی به کسی که میخواهد شفیع و جفت ما باشد داشته باشیم، این ربط را نمیشود در قیامت ایجاد کرد، این ربط باید در دنیا ایجاد شود. اگر ما در دنیا با نماز مأنوس باشیم، نماز در قیامت شفیع ما میشود و اگر نواقصی در کار ما بود نماز دستمان را میگیرد و ما را از مهلکه عبور میدهد، روزه نیز همینطور است.
نماینده ولیفقیه در استان قزوین بیان کرد: مجرمین چه مرگشان بوده که حتی شفاعت هم نمیتوانند برای اینها کاری کنند؟ خداوند در آیه ۴۹ سوره مدثر میفرماید «فَمَا لَهُمْ عَنِ التَّذْكِرَةِ مُعْرِضِينَ»، یعنی چرا آنها از تذکر روی گردانند؟ برخیها گویا به تذکر حساسیت دارند، ائمه(ع) مصداق تذکره هستند، این مجرمین بیلیاقت به جای اینکه دلداده ائمه(ع) باشند از آنها فراری هستند، قرآن تذکره است، اما این مجرمین قرآنسوزی میکنند، برخی ممکن است قرآنسوزی کنند، برخی هم از دور دست تکان میدهند و به این عمل وحشیانه و غیرانسانی رضایت میدهند.
وی خاطرنشان کرد: خداوند در آیه ۵ سوره منافقون میفرماید «وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا يَسْتَغْفِرْ لَكُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُءُوسَهُمْ وَرَأَيْتَهُمْ يَصُدُّونَ وَهُمْ مُسْتَكْبِرُونَ»، خداوند در این آیه میفرماید وقتی به منافقین گفته میشود بیایید رسول خدا برای شما طلب آمرزش کند، سرشان را با بیاحترامی بر میگردانند، خداوند هم به پیامبر(ص) گفته اگر برای اینها طلب استغفار کنی یا نکنی فرقی به حالشان نمیکند.
آیتالله عابدینی در پایان گفت: خداوند در آیه ۵۰ سوره مدثر میفرماید «كَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُسْتَنْفِرَةٌ»، یعنی اینها مانند خرهای در حال فرارند، منظورش این است که اینها شعور انسانی ندارند، در آیه ۵۱ سوره مدثر نیز میفرماید «فَرَّتْ مِنْ قَسْوَرَةٍ»، یعنی از مقابل شیری فرار کردهاند، خداوند در آیه ۱۷۹ سوره اعراف میفرماید «أُولَئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ»، یعنی (آنان همانند چارپایان بلکه گمراهترند). خداوند در آیه ۵ سوره جمعه نیز میفرماید «مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوهَا كَمَثَلِ الْحِمَار»، خداوند در این آیه میفرماید آنهایی که تورات و کتب آسمانی را با خود حمل میکنند اما درک ایمانی ندارند، اینها هم مثل حمار هستند.
انتهای پیام