به گزارش ایکنا از قزوین، مسعود جانبزرگی، استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، در وبینار تحلیل روانشناختی دعای ابوحمزه ثمالی که شب گذشته 28 فروردین به همت گروه درمان چندبعدی معنوی خداسو از مرکز خدمات مشاوره و روانشناسی طلیعه سلامت برگزار شد، اظهار کرد: در فراز ۲۶ ابوحمزه ثمالی امام سجاد (ع) نگاه تحولی به انسان دارند و بیان کردند که انسان چه بوده و با ربوبیت خدا به کجا رسیده است، امام سجاد (ع) به ما نشان دادند از کودکی تا بزرگسالی خلأهایی در ما انسانها وجود دارد که خداوند با ربوبیت خود آن را پر میکند البته به شرط آنکه ما در مسیر مستقیم قرار گرفته باشیم.
وی ادامه داد: پدر و مادر ما را بزرگ میکنند و ربهای اعتباری هستند بنابراین قابل احترامند اگر از نگاه توحیدی نیز بنگریم آنچه والدین انجام میدهند از خدا گرفتند. امام سجاد (ع) در این دعا تلاش دارند که دچار تکبر نشویم چون اگر دچار استکبار شویم زبان دعا بسته میشود و انعطاف روانشناختی را از دست میدهیم؛ بنابراین عبودیت نوعی انعطافپذیری روانشناختی است.
بیشتر بخوانید:
این استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه تصریح کرد: در فراز ۲۷ با نگاه دیگری از امام سجاد (ع) رابطه انسان با خداوند متعال مواجه میشویم که جالب بوده و موجب میشود جنبههای آسیبپذیر را درک کنیم. «انَاالْقَلیلُ الَّذی کثَّرْتَهُ وَ الْمُسْتَضْعَفُ الَّذی نَصَرْتَهُ وَاَنَا الطَّریدُالَّذی آوَیتَهُ اَنَا یا رَبِّ الَّذی لَمْ اَسْتَحْیک فِی الْخَلاءِ وَلَمْ اُراقِبْک فِی الْمَلاءِ اَنَا صاحِبُ الدَّواهِی الْعُظْمی اَنَا الَّذی عَلی سَیدِهِ اجْتَری اَنَا الَّذی عَصَیتُ جَبّارَ السَّمآءِ اَنَا الَّذی اَعْطَیتُ عَلی مَعاصِی الْجَلیلِ الرُّشا اَنَا الَّذی حینَ بُشِّرْتُ بِها خَرَجْتُ اِلَیها اَسْعی اَنَا الَّذی اَمْهَلْتَنی فَمَا ارْعَوَیتُ وَسَتَرْتَ عَلی فَمَا اسْتَحْییتُ وَعَمِلْتُ بِالْمَعاصی فَتَعَدَّیتُ؛ گناهانش را پوشاندی و خطاکاری هستم که از او گذشتی و اندکی هستم که بسیارش کردی و خوارشمردهای هستم که یاریاش کردی و آوارهای هستم که جا و مأوایش دادی. منم پروردگارا آن کسی که در خلوت از تو شرم نکردم و در آشکارا هم رعایت تو را نکردم. منم صاحب مصیبتها و ماجراهای بزرگ، منم کسی که بر آقای خود دلیری کرده، منم کسی که نافرمانی برپا دارنده آسمانها را کردهام. منم کسی که برای نافرمانیهای بزرگی که کردهام رشوه دادهام، منم آن کسی که هرگاه نوید گناهی رابه من میدادند بهسویش شتابان میرفتم. منم که مهلتم دادی ولی من به خود نیامدم و بر من پوشاندی ولی من شرم نکردم و نافرمانیها کردم و از حد گذراندم».
وی افزود: چه میشود که ما ولینعمت خود را فراموش میکنیم؟ امام سجاد (ع) به خداوند میگویند «انَا الْقَلیلُ الَّذی کثَّرْتَهُ» من کم بودم و تو مرا زیاد کردی که این میتواند معانی مختلفی داشته باشد، انسان وقتی از شکم مادر زاییده میشود چیزی ندارد و همه چیز را به آهستگی یاد میگیرد.
جانبزرگی تصریح کرد: امام میگویند «الْمُسْتَضْعَفُ الَّذی نَصَرْتَهُ» من مستضعف بودم و توانی نداشتم و تو با نصرت خودت من را از آن حالت خارج کردی؛ اگر خدا نباشد حال بدی را تجربه خواهیم کرد، اگر انسان تنها باشد و اطرافیان او را طرد کرده و تنها بگذارند و فرد ارتباط با خداوند نداشته باشد نمیداند در مقابل رنجها چه باید کند؛ چه خوب است که خداوند وجود دارد و اجازه داده حضورش را درک کنیم، چه خوب است نعمتهایی مانند ائمه اطهار (ع) داریم که نحوه گفتگو با خداوند متعال را به ما یاد دادند چون آنان به خوبی میدانند یک فرد رانده شده چه حالی را تجربه میکند و هنگام ارتباط با خداوند دارد. روانشناسان بارها و بارها مشاهده کردند که نمیتوانند حال مراجعهکننده را درک کنند ولی خداوند حال او را درک میکند.
وی تصریح کرد: ما در طول زندگی تجربههایی داریم که هیچکس به ما کمک نکرده بلکه از زوایای مختلف آسیب نیز داشتند ولی خداوند متعال به ما کمک کرده و موضوع را سر و سامان داده است.
این استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه خاطرنشان کرد: در این فراز از دعا امام سجاد (ع) یک فضای ذهنی را برای ما تصویر میکنند و میخواهند بگویند علیرغم همه لطفهایی که خدا در حق ما داشته چه اتفاقی میافتد که وضعیت ما به سمت حال بد و بیماری میرود، به نظر میرسد فراموشی ولینعمت باعث تخریب رابطه ما با نعمتها میشود.
وی تأکید کرد: مهمترین رفتار و مسیر سلامت انسان باید این باشد که رابطه خود را با نعمتهای خدادادی تنظیم کند و تنها نقطه آسیبپذیر عدم تنظیم رابطه ما با نعمتهاست و در این صورت است که رفتار سالم انسان معکوس میشود.
جانبزرگی اظهار کرد: گاهی با موضوعی مواجه میشویم که برای سیستم روانی ما ضرر دارد و اگر آن را انجام دهیم استرس به همراه خواهد داشت در اینگونه مواقع روانشناسان سه راه حل مطرح میکنند اولین راه حل برداشتن مشکل از سر راه است، گاهی نمیتوانیم مشکل را از سر راه خود برداریم چون سیستم روانی ما به قدری آسیبپذیر است که از نزدیک شدن به آن آسیب میبیند راه حل سوم این است که سیستم ادراکی خود را عوض کنیم.
وی تشریح کرد: وقتی بخواهیم با ورود به موضوعی حق خداوند متعال را ضایع کنیم و یا با آن رفتار به خود آسیب بزنیم با مکانیسمی به اسم «حیا» مواجه میشویم؛ گاهی در خلوت بیحیایی میکنیم که خداوند آن را دوست ندارد و یا آن امر به ما آسیب میزند، در اینجا تعبیر روانشناختی گناه را رفتار خود تخریبگرایانه میگوییم. گاهی در ملأعام گناه میکنیم که اینجا نیاز به خودمراقبتی داریم؛ اگر این کار را نکنیم مصیبتهای بزرگی بر جان ما مینشیند و در پی آن باید استرسهای زیادی را متحمل شویم.
این استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه توضیح داد: «حیا» یک امر فطری است و انسانها بهصورت فطری حیا را دوست دارند؛ تعابیر مختلفی از حیا شده است، در کتب لغت سه معنای اثرپذیری درونی، انقباض نفس و انقباض درونی برای آن ذکر کردهاند. «اثر پذیری درونی» بدان معناست که فشاری از لحاظ درونی وارد شده و آن اثرپذیری اجازه نمیدهد و در نهایت موجب متوقف شدن رفتار میشود. در خصوص «انقباض نفس» هم باید بگوییم سیستم روانی ما در برابر کار زشت بسته میشود و این امر ترک کار زشت را در پی دارد. این سه مفهوم حیا به هم نزدیک هستند اما تعریف سوم حیا را عامل بازدارنده میدانند که موجب متوقف شدن عمل زشت میشود.
وی عنوان کرد: اگر بازدارندگی موجب متوقف شدن رفتار مضر شود امری مطلوب است. کتاب دکتر پسندیده با عنوان فرهنگ حیا با آیات و روایات به این امر پرداخته است که با مطالعه آن بیشتر اطلاعات کسب خواهید کرد.
جانبزرگی در ادامه به داستان یوسف و زلیخا اشاره کرد و گفت: در داستان یوسف، زلیخا پس از درخواست از حضرت یوسف پارچهای بر روی بت میاندازد. حضرت یوسف میگویند چرا این کار را کردی که زلیخا میگوید شرم داشتم این بت ما را ببیند، حضرت یوسف (ع) میگوید آیا از چیزی شرم میکنی که نمیشنود، نمیفهمد و نمیبیند و حال من از خدایی که من را آفریده شرم نکنم؟! اینجا معنی حیا را میفهمیم، زلیخا حیا دارد و متوجه ناظر بودن بت بهعنوان خداپنداره میشود، اما امروزه ما حتی روی خیال خود را نمیپوشانیم.
وی اشاره کرد: در آیه 14 سوره علق چنین آمده است «أَلَمْ یعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یرَیٰ؛ آیا او ندانست که خدا (اعمال زشتش را) میبیند» در ابتدای رسالت پیامبر (ص) را اذیت میکردند و خدا آنها را به حیا دعوت میکند.
این استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با بیان اینکه «حیا» هیجانی بین ترس و اضطراب است، افزود: ترس و اضطراب هر دو منفی هستند اما گاهی ترس، طبیعی و مرضی نیست و حیا بازداری اختیاری است که در برابر ارزش انجام میدهیم.
وی گفت: امام سجاد (ع) به ما میآموزند و ما را با پدیده حیا مواجه میکنند «اَنَا یا رَبِّ الَّذی لَمْ اَسْتَحْیک فِی الْخَلاءِ وَلَمْ اُراقِبْک فِی الْمَلاءِ اَنَا صاحِبُ الدَّواهِی الْعُظْمی؛ منم پروردگارا آن کسی که در خلوت از تو شرم نکردم و در آشکارا هم رعایت تو را نکردم. منم صاحب مصیبتها و ماجراهای بزرگ» در اینجا امام سجاد (ع) مکانیسمهای دیگری را نیز مطرح میکنند «اَنَا الَّذی عَلی سَیدِهِ اجْتَری اَنَا الَّذی عَصَیتُ جَبّارَ السَّمآءِ، اَنَا الَّذی اَعْطَیتُ عَلی مَعاصِی الْجَلیلِ الرُّشا، منم کسی که نافرمانی برپادارنده آسمانها را کردهام. منم کسی که برای نافرمانیهای بزرگی که کردهام رشوه دادهام» در اینجا امام به گستاخی اشاره دارند و اینکه خداوند متعال به ظاهر و باطن ما هوشیار است.
جان بزرگی تشریح کرد: «اَنَا الَّذی حینَ بُشِّرْتُ بِها خَرَجْتُ اِلَیها اَسْعی، اَنَا الَّذی اَمْهَلْتَنی فَمَا ارْعَوَیتُ وَسَتَرْتَ عَلی فَمَا اسْتَحْییتُ وَعَمِلْتُ بِالْمَعاصی فَتَعَدَّیتُ؛ منم آن کسی که هرگاه نوید گناهی رابه من میدادند بهسویش شتابان میرفتم. منم که مهلتم دادی ولی من به خود نیامدم و بر من پوشاندی ولی من شرم نکردم و نافرمانیها کردم و از حد گذراندم» در این قسمت امام سجاد (ع) از باب ستاریت خداوند متعال وارد میشوند که چگونه از خداوند متعال برای حل مسئله کمک بخواهیم و در پایان این فراز 2 بار به مسئله حیا اشاره میکنند.
این استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در پایان یادآور شد: در مصباح الشریعه، ص 189 آمده است که امام صادق (ع) فرمودند «حیا نوری است که ذات و جوهره آن، ایمان والا و بالاست و یک حالت بازدارندگی و خویشتنداری در برابر هر چیزی که با توحید و معرفت ناسازگاری داشته باشد، در انسان ایجاد میکند». در حقیقت حیا ما را در دایره علم و معرفت نگاه میدارد و وقتی که از بین میرود باید ایمان را آتش بزنیم و از یگانگی خارج شویم.
انتهای پیام