خداوند انسان را به «ستار» بودن دعوت می‌کند
کد خبر: 3968152
تاریخ انتشار : ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۲:۴۹

خداوند انسان را به «ستار» بودن دعوت می‌کند

استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه گفت: وقتی‌که دیگران از اسرار ما و آنچه بین ما و خداست آگاه می‌شوند برای نفس ما تهدید هستند؛ در بحث روانشناسانه می‌گوییم تا جایی که ممکن است وارد مسائل خصوصی دیگران نشوید و در دعای ابوحمزه ثمالی امام سجاد (ع) به ما می‌آموزند خداوند ما را به ستار بودن دعوت می‌کنند و ستار بودن نیز به معنای ندیدن عیب دیگران است.

خداوند انسان را به «ستار» بودن دعوت می‌کنندبه گزارش ایکنا از قزوین، مسعود جان‌بزرگی، استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، در وبینار تحلیل روانشناختی دعای ابوحمزه ثمالی که شب گذشته، 9 اردیبهشت به همت گروه درمان چندبعدی معنوی خداسو از مرکز خدمات مشاوره و روانشناسی طلیعه سلامت برگزار شد، اظهار کرد: در دعای ابوحمزه ثمالی امام سجاد (ع) درس‌هایی مانند خداشناسی، انسان‌شناسی، رابطه‌شناسی، سلامت روانی و معنوی و همه آنچه برای یک زندگی خوب لازم است را در قالب دعا می‌آموزند.

این استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه خاطرنشان کرد: امام سجاد (ع) در دعای ابوحمزه ثمالی یک برنامه زندگی به ما ارائه می‌دهند و هدایت لازم را برای ما نیازمندان تدارک می‌بینند؛ برای اینکه امام حرکت انگیزشی داشته باشند از بهترین جای ممکن شروع کرده و ما را از وسط زندگی به مرز زندگی می‌برند جایی که ترس وجود ما را فرا می‌گیرد و اگر ما دست خالی باشیم هیچ کاری نمی‌توانیم انجام دهیم.

وی بیان کرد: امام مولفه‌های اصلی را مانند یک پازل کنارهم چیده است و با ما به گونه‌ای سخن می‌گویند که پایین‌ترین سطح جامعه نیز این مفاهیم را دریافت کنند حتی خواندن بدون درک این دعا اثر خود را دارد؛ هرگز کسانی را به‌خاطر پایین بودن سطح درک سرزنش نکنیم بلکه باید حواسمان به خودمان باشد و این درسی است که امام سجاد (ع) به ما می‌دهند.

جان‌بزرگی تشریح کرد: در قسمت‌های قبلی دعا امام سجاد (ع) فرمودند خدایا منزلگاه من جایی است که اعمالم زمینه سوزاندن من را را فراهم کرده است بنابراین از خدا می‌خواهیم به ما کمک کند. خداوند به بهانه‌های مختلف ما را به بازگشت دعوت می‌کند وقتی که یک دانه در دل خاک است اگر یک قطره از آسمان ببارد دانه حرکت را آغاز می‌کند پس اینگونه نیست که در دنیا هر کاری را انجام دهیم. دنیا به‌خاطر ربوبیت خداوند متعال نظم و قانون‌مندی تعریف‌شده دارد و هم طبق قاعده حرکت می‌کند در این دنیا به محض اینکه یک نفر را ناراحت می‌کنیم چندین ساعت ناراحت هستیم که چرا او را ناراحت کردیم باید بدانیم عاقبت یک عمل حتماً دامن ما را خواهد گرفت.

این استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه بیان کرد: همه می‌دانیم چه کرده‌ایم و هم خدا می‌داند ما چه کرده‌ایم باید وجود خود را از آنچه در درون داریم پاک کنیم و این شب‌ها برای همین امر آفریده شده است.


بیشتر بخوانید:


قلب خود را تصفیه کنیم

وی گفت: احساس می‌کنیم گناهان ما به دست و پایمان بسته شده است؛ وقتی قلب ما تنظیم نباشد کینه، نفرت و خودخواهی در آن جای می‌گیرد بنابراین هر چه هست باید از قلب بیرون ریخته شود چراکه وحدت و آنچه رنگ خدایی دارد در قلب ماست و باید آنچه رنگ غیرخدایی دارد را از قلب تصفیه کنیم و برای اینکار عجله داشته باشیم؛ خداوند متعال روزی پنج بار ما را به نماز دعوت می‌کند و این یعنی نگذارید وجودتان زمینه‌ساز باشد و هیزم گناه، وجود شما را به آتش بکشد.

جان‌بزرگی خاطرنشان کرد: دومین موضوعی که امام سجاد (ع) از خداوند بیان می‌کنند این است که خداوند به ما رحم کرده و در جایی که هیچ همراهی با ما نیست ما را همراهی می‌کند. سومین درخواست نیز این است وقتی که خداوند با ستاریت عیب من را می‌پوشاند این امر را تداوم دهد.

وی اظهار کرد: وقتی که دیگران از اسرار ما و آنچه بین ما و خداست آگاه می‌شوند برای نفس ما تهدید هستند؛ در بحث روانشناسانه می‌گوییم تا جایی که ممکن است وارد مسائل خصوصی دیگران نشوید و اینجا امام سجاد (ع) به ما می‌آموزند خداوند ما را به ستار بودن دعوت می‌کنند و ستار بودن نیز به معنای ندیدن عیب است.

این استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه متذکر شد: اگر عواقب گناه را تصویرسازی کنیم دیگر برای انجام آن رغبت نخواهیم داشت برای مثال غیبت ‌مانند خوردن گوشت برادر مرده است اگر این را تصور کنیم هیچ‌گاه حاضر به غیبت نخواهیم شد.

وی اضافه کرد: اگر به دعای ابوحمزه دقت کنید متوجه می‌شوید که امام یک فرهنگ را به ما می‌آموزند و آن این است که وقتی چیزی را از خدا طلب می‌کنیم باید دیالوگی بین ما و خدا به وجود آید.

راهی برای ناامیدی وجود ندارد

جان‌بزرگی گفت: در فراز 39 و 40 دعای ابوحمزه ثمالی آمده است «سَیدی فَبِمَنْ اَسْتَغیثُ اِنْ لَمْ تُقِلْنی عَثَرْتی فَاِلی مَنْ اَفْزَعُ اِنْ فَقَدْتُ عِنایتَک فی ضَجْعَتی وَاِلی مَنْ اَلْتَجِئُ اِنْ لَمْ تُنَفِّسْ کرْبَتی سَیدی مَنْ لی وَمَنْ یرْحَمُنی اِنْ لَمْ تَرْحَمْنی وَفَضْلَ مَنْ اُؤَمِّلُ اِنْ عَدِمْتُ فَضْلَک یوْمَ فاقَتی وَاِلی مَنِ الْفِرارُ مِنَ الذُّنوُبِ اِذَاانْقَضی اَجَلی سَیدی لا تُعَذِّبْنی وَاَ نَا اَرْجوُک اِلـهی حَقِّقْ رَجآئی وَآمِنْ خَوْفی فَاِنَّ کثْرَةَ ذُنوُبی لا اَرْجوُ فی‌ها اِلاّ عَفْوَک سَیدی اَ نَا اَسْئَلُک ما لا اَسْتَحِقُّ وَاَنْتَ اَهْلُ التَّقْوی وَاَهْلُ الْمَغْفِرَةِ فَاغْفِرْ لی وَاَلْبِسْنی مِنْ نَظَرِک ثَوْباً یغَطّی عَلَی التَّبِعاتِ وَتَغْفِرُها لی وَلا اُطالَبُ بِها اِنَّک ذوُ مَنٍّ قَدیم وَصَفْح عَظیم وَتَجاوُز کریم؛ آقای من پس به که استغاثه کنم اگر تو لغزشم را نادیده نگیری و به که پناه برم اگر عنایت تو را در آرامگاهم از دست بدهم و به که ملتجی گردم اگر تو غمم را برطرف نکنی، آقای من که را دارم و که بر من رحم کند اگر تو بر من رحم نکنی و فضل که را آرزو کنم در روز نیازمندی‌ام اگر فضل تو را گم کنم و به‌سوی چه کسی از گناهانم بگریزم در آن هنگام که عمرم به‌سر رسد. ای آقای من مرا با اینکه به تو امیدوارم معذب مفرما. خدایا امید مرا تحقق بخش و ترسم را امان بخش، زیرا در این گناهان بسیار امیدی جز به عفو تو ندارم. ای آقای من از تو خواهم چیزی را که شایسته آن نیستم و تو شایسته پرهیزکاری هستی و اهل آمرزشی، پس بیامرز مرا و از نظر مرحمت خود جامه‌ای بر من بپوشان که گناهانم را بپوشاند و آن‌ها را برایم بیامرز و مورد مؤاخذه قرارم مده که تو دارای منتی دیرینه و چشم پوشی بزرگ و گذشت بزرگواری هستی».

وی مطرح کرد: امام سجاد (ع) در ادامه دعا می‌فرمایند خدایا گناهان من را بپوشان و من را ببخش؛ در اینجا امام طلب استغفار می‌کنند و در سراسر دعا راهی برای ناامیدی وجود ندارد. در این فراز امام سجاد (ع) به امید باز می‌گردد احساس امنیت ایجاد می‌کند و اگر این امنیت از بین برود امید نیز از بین خواهد رفت.

این استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه تصریح کرد: تا اینجا امام سجاد (ع) ما را از ناایمنی نجات می‌دهند، گویا بنده به سمت خود باز می‌گردد و امام دائم به ما یادآوری می‌کنند که خدا کیست. خدا تنها همراهی است که دائماً حواسش به ما است یعنی این که به ما لطف کرده و مسیر را هموار می‌کند و این برای ما کافیست که هوشیار باشیم.

وی بیان کرد: تا اینجا امام حال ما را درمان کرده و قدم‌ها عمیق‌تر، والاتر و متحول کننده‌تر بوده است. امام (ع) احساس ایمنی را به ظرافت تمام بیان و به مفهوم وصل می‌کنند این که خدایا تو اهل تقوا و مغفرت هستی و برای همین از تو طلب استغفار می‌کنم. تقوا یعنی نبینیم و به سمت گناه حرکت نکنیم و حتماً خداوند در این مسیر به ما کمک خواهد کرد.

دربرابر خدا پرتوقع باشیم

جان‌بزرگی اشاره کرد: کسی که من به او عشق می‌ورزم مقاومت، خودمراقبت‌گری و تقوا را به من می‌آموزد پس زمانی که پایم بلغزد گناهانم را می‌پوشاند و این‌گونه احساس امنیت و امید به وجود می‌آید. این‌جاست که امام از خدا طلب استغفار می‌کنند و ترس ما را از بین می‌برند، ما را با خود همراه می‌کنند و مسیرها را به خوبی نشان می‌دهند.

وی عنوان کرد: امام سجاد (ع) در دعا اشاره دارند که خدایا به من از ترس‌هایم امنیت بده در اینجا امام هوشیاری می‌دهند که گناهانم زیاد است و توقعی برای بخشش ندارم و می‌دانم که شایسته نیستم اما تو که اهل تقوا و مغفرت هستی من را بیامرز و گناهانم را ببخش؛ گناهانم را بپوشان و من را به‌خاطر گناهان بازخواست نکن که با کرم تو همخوانی ندارد. تو همه را می‌بخشی و علاوه بر آن پاک می‌کنی پس چگونه توقع نداشته باشم. امام سجاد (ع) می‌آموزند که در برابر خدا پرتوقع باشیم.

این استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه تصریح کرد: خداوند توفیق تقوا را برای بهره‌مندی از لذت معنوی به ما می‌دهد. «تقوا» یکی از مفاهیمی است که درک آن دشوار و معنای آن آسان است، زمانی که امام به اهل تقوا و مغفرت بودن اشاره دارند متوجه می‌شویم که تقواپیشگی چه معنای بزرگی دارد.

جان‌بزرگی در پایان گفت: خداوند ازبنده می‌خواهد چیزی را شریک او قرار ندهیم؛ بر اهل تقوا تأکید شده است و در قنوت نماز عید فطر «وَ أَهْلُ التَّقْوَی وَ الْمَغْفِرَةِ» را می‌خوانیم در حقیقت تقوا موجب می‌شود جایی جز درب خداوند نرویم.

انتهای پیام
مطالب مرتبط
captcha