به گزارش ایکنا از قزوین، مسعود جانبزرگی، استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، در وبینار تحلیل روانشناختی دعای ابوحمزه ثمالی که شب گذشته، 10 اردیبهشت به همت گروه درمان چندبعدی معنوی خداسو از مرکز خدمات مشاوره و روانشناسی طلیعه سلامت برگزار شد، اظهار کرد: در دعای ابوحمزه ثمالی با خداوندی روبهرو هستیم که اهل تقوا و مغفرت است و اینگونه متوجه میشویم که امام ما را از مرکز به مرز زندگی نزدیک میکنند؛ معنی اینکار امام این است وقتی در مرکز زندگی قرار داریم معمولاً در شرایط آرامش نسبی هستیم و خود را غنی میبینیم و فراموش میکنیم که خدایی هست و باید توشه جمعآوری کنیم.
وی ادامه داد: حال این سؤال مطرح میشود که چرا انسان اینگونه رفتار میکند؛ انسان نسبت به بُعد طبیعی خود کشش بیشتری دارد برای این است که پایه خلقت انسان از خاک و طبیعت است به همین دلیل کشش انسان به بُعد طبیعی بیشتر است و برای فعال کردن بُعد معنوی باید هوشیار باشیم؛ امام سجاد(ع) تذکر میدهند که اگر خود را به حال خود رها کنیم هلاک خواهیم شد در حقیقت هلاکت نتیجه محدود کردن بُعد معنوی انسان است. امام(ع) به نزدیک بودن مرگ اشاره دارند در حقیقت لحظات میمیرند و از دسترس ما خارج میشوند و «خودآگاهی» لازمه نگاه به مرگ است.
جانبزرگی بیان کرد: همه انسانها به طور فطری اعتقاد دارند که مرگ پایان زندگی نیست؛ وقتی با اساتید ژاپنی صحبت میکردم درخصوص اعتقاد آنان به معاد پرسیدم که گفتند معتقد هستیم بعد از مرگ روح ما در یک شرایط دیگری در طبیعت وجود دارد.
وی تصریح کرد: امام سجاد(ع) در دعا اشاره دارند یک وضعیت فطری در ما وجود دارد، همواره انسان سالم انسانی است که فکر میکند وضعیت آینده او بهتر است بنابراین در شرایط منفی قرار نمیگیریم و این نشان از داشتن امید است. امام(ع) یک پازل از زندگی را به ما نشان میدهند؛ در فراز گذشته ما را به تقوا وصل کردند، «تقوا» خودمراقبتگری خداسو است یعنی انسان از تهدید میترسد و در دژی محکم قرار میگیرد که خدا از او مراقبت کند.
بیشتر بخوانید:
این استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه اظهار کرد: «تقوا» یعنی اینکه شرایطی که انسان خود را از چیزی محافظت کند، آنانی که در مسیر خدا حرکت میکنند به کسانی تشبیه شدند که لباس تقوا بر تن دارند. لباس به انسان زینت میدهد و لباس تقوا یک لباس معنوی است که به ما ارزش میدهد و معیار سنجش انسان میشود.
وی مطرح کرد: امام سجاد(ع) در دعا به اهل تقوا و مغفرت قسم میدهند و این پیام را برای ما دارد که اگر لباس تقوا بر تن دارید خداوند است که آن را بر تن ما دوخته و نگاه داشته است. زمانی که آدم و حوا دعوت شیطان را پذیرفتند لباس تقوا از تن آنان خارج شد. در بخش سوم دعا که من، دیگران و خدا مطرح است امام سجاد(ع) به ایمنی اشاره دارند؛ «ایمنی» مبنای امید را تشکیل میدهد و اگر احساس ایمنی بیاید لباس تقوا را بر تن خواهیم کرد در این صورت عاملی او را تهدید نخواهد کرد چون فرد، خودمراقبتگری خداسو پیدا میکند.
وی اشاره کرد: وقتیکه وارد فضای تقوا شویم شرایطی ایجاد میشود که طلب استغفار کنیم بنابراین لباس تقوا یعنی اینکه از خدا اطاعت و با او مخالفت نکنیم؛ تقوا به معنای شکر و صبر نیز آمده است چون وقتیکه منابع را پیگیری میکنیم میبینیم که «شکر» و «صبر» موجب میشود که انسان احساس مسئولیت کرده و ایمان در قلبش را رسوخ کند.
این استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه گفت: وقتی ایمان در قلب رسوخ کند انسان نسبت به نگهداری آن احساس مسئولیت میکند و اینجا تقوا را تمرین میکنیم تا نسبت به پاکی و معنویت درونی خود احساس مسئولیت داشته باشیم چون تقوا موجب رسوخ ایمان و خروج کفر میشود، پس اینگونه تردید نخواهیم داشت.
وی تشریح کرد: هر عملی که از روی خلوص نیت باشد و ایمان به معاد و خداوند در آن دخالت داشته باشد و معاد نیز به خدا وصل باشد میگویم بر اساس تقواست. جای تقوا در قلب بوده و دعا هم زبان قلب است و تمرین رسوخ آن به «اخلاص» و «خداسو» بودن قلب ما بستگی دارد. در آیه 3 سوره حجرات آمده است: «إِنَّ الَّذِینَ یغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُولَٰئِک الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَیٰ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِیمٌ؛ آنان که نزد رسول خدا به صدای آرام و آهسته سخن گویند آنها هستند که در حقیقت خدا دلهایشان را برای تقوا آزموده. آنهایند که آمرزش و اجر عظیم دارند».
جانبزرگی با بیان اینکه قرآن «تقوا» را نور معرفی میکند، اظهار کرد: در حقیقت تقوا بهترین توشه است و هیچ چیزی بهجز عمل مبتنی بر تقوا همراه با خود نمیبریم. امام سجاد(ع) در این فراز از دعا به ما میآموزند که با دعا، تمرین تقوا و مراقبت از خود را یاد بگیریم.
وی ادامه داد: در فراز 41 آمده است: «الهیانت الَّذی تُفیضُ سَیبَک عَلی مَنْ لا یسْئَلُک وَعَلَی الْجاحِدینَ بِرُبوُبِیتِک فَکیفَ سَیدی بِمَنْ سَئَلَک وَاَیقَنَ اَنَّ الْخَلْقَ لَک وَالاْمْرَ اِلَیک تَبارَکتَ وَتَعالَیتَ یا رَبَّ الْعالَمینَ سَیدی عَبْدُک بِبابِک اَقامَتْهُ الْخَصاصَه بَینَ یدَیک یقْرَعُ بابَ اِحْسانِک بِدُعآئِهِ فَلا تُعْرِضْ بِوَجْهِک الْکریمِ عَنّی وَاقْبَلْ مِنّی ما اَقوُلُ فَقَدْ دَعَوْتُ بِهذَا الدُّعاءِ وَاَ نَا اَرْجوُ اَنْ لا تَرُدَّنی مَعْرِفَةً مِنّی بِرَاْفَتِک وَرَحْمَتِک الهیانت الَّذی لا یحْفیک سآئِلٌ وَلا ینْقُصُک نآئِلٌ اَنْتَ کما تَقوُلُ وَفَوْما نَقوُلُ اَللّـهُمَّ اِنّی اَسْئَلُک صَبْراً جَمیلاً وَفَرَجاً قَریباً وَقَولاً صادِقاً وَاَجْراً عَظیماً؛ خدایا تویی که فیض خود را حتی بر آنکه درخواست نکند و بر منکران پروردگاریات فروریزی پس چگونه نسبت به کسی که از تو درخواست کند و یقین داند که جهان خلقت از تو و کار بهدست تو است؟ برتری و والاییای پروردگار جهانیان، ای آقای من بندهات به درگاهت آمده و تنگدستی او را پیش روی تو واداشته و به وسیله دعای خود در خانه احسان تو را میکوبد پس آن روی بزرگوارت را از من بر مگردان و آنچه گویم از من بپذیر، زیرا من به این دعا تو را خواندم و امیدوارم که بازم مگردانی چون آشنایی کاملی به مهر و رأفت تو دارم. خدایا تویی که درمانده و سؤال پیچت نکند سائلی و بخشش و عطا از تو نکاهد تو چنانی که خود گویی و بالاتر از آنی که ما گوییم. خدایا من از تو خواهم صبری نیکو و گشایشی نزدیک و گفتاری راست و پاداشی بزرگ».
این استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه اضافه کرد: امام در این بخش از دعا همواره مقدماتی را فراهم میکنند تا به نکتهای دیگر اشاره داشته باشند بنابراین از باب رحمت خداوند وارد میشوند و از خدا میخواهند که به ما رحم کنند؛ خدایا تو که مؤمن و کافر برایت یکساناند به کسانی که کافراناند رحم میکنی آیا بر من رحم نمیکنی! در هر فراز از این دعا امام معرفت خدا و بنده را مقایسه میکنند.
وی مطرح کرد: در ادامه دعا امام میفرمایند من از تو خواستم من یقین دارم که تو خالق و رب من هستی، یقین دارم که آفرینش در دست توست و فرمان، فرمان توست، تو متعال هستی و من در خانه تو آمدم.
جانبزرگی گفت: در این قسمت از دعا لحن تغییر کرده و دعایی میشود؛ من تنگدستی هستم که با دعایش درب خانه احسان تو را دقالباب میکنم پس خدایا با روی کریمانهات از من پذیرایی کن، روی خود را از من برنگردان، مگر تو کریم نیستی پس از وجود کریم انتظار نمیرود که روی برگرداند، من به احسان تو امید دارم، امیدم به این است که به خاطر معرفتم، شناختم و ایمانم به رأفتت من را طرد نمیکنی، چون تو خدایی هستی که اگر چیزی از تو بخواهند از تو چیزی کم نمیشود و همه چیز از آن توست.
وی بیان کرد: امام سجاد(ع) ما را به سمت توحید هدایت میکنند و از «رجا» سخن میگویند و امیدوار هستند و میآموزند که چگونه حرف بزنیم. میفرمایند آنگونه هستی که خود توصیف کردی، من نمیتوانم وصفت کنم، هر چقدر بگویم خجالت میکشم اما تو خود را توصیف کردی و در قرآن گفتی که غفور و رحیم هستی و من زیر این پرچم آمدهام.
این استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در پایان توضیح داد: امام سجاد(ع) پس از این مقدمهچینی آهسته به سمت زندگی میآیند و میفرمایند: «اَللّـهُمَّ اِنّی اَسْئَلُک صَبْراً جَمیلاً» صبر یکی از بزرگترین منابع درونی ماست که امام آن را فعال میکنند؛ اگر این مهارت را رشد دهیم بسیاری از مسائل تحت سیطره ما خواهد بود. ببینید امام چطور یک منبع فوقالعاده را در ما فعال میکنند. امام بعد از استغفار، صبر از خداوند را میخواهند؛ اگر رابطه بین دعاها را دریابیم خواهیم دید که دعا چگونه میتواند احیاگر و سبک زندگی ما باشد.
انتهای پیام